پیوند سلتیک و ایرلند؛ باشگاهی در اسکاتلند، طرفدارانی در سراسر دنیا
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۴۴۹۵۰
به مناسبت فرا رسیدن روز سنت پاتریک، نگاهی خواهیم داشت به تاریخ باشگاه سلتیک و نقش ایرلندیها در پا گرفتن آن.
اگر یک سال قبل از شروع اپیدمی کرونا در چنین روزی در خیابان های کشور های کاتولیک و به ویژه کشور هایی که جامعه ایرلندی بزرگتری دارد، میگشتید بدون شک چشمتان به کارناوال ها و رژه هایی می افتاد که اکثر افراد حاضر در آن لباس های سبزرنگ پوشیدهاند و به احتمال زیاد با در دست داشتن نوشیدنی الکی میرقصند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر فوتبالی باشید و آشنایی جزئی با فوتبال بریتانیا داشته باشید، به احتمال زیاد با دیدن این لباس های سبز رنگ که معمولا با طرح هایی از شبدر سه پر تزئین شدند، به یاد تیم سلتیک میافتید.
میان لوگو سلتیک یک شبنم جا خوش کرده و رنگ لباس های بازیکنان این تیم نیز سبزرنگ است، عجیب نیست؟ یک باشگاه فوتبال در اسکاتلند چه ربطی به نمادهای ملی ایرلند دارد ؟ مهاجران ایرلندی در سرزمین افسانه ها
قحطی بزرگ ایرلند در سالهای ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۲ و مشکلات اقتصادی فراوان باعث شد مهاجرت ایرلندیها در قرن نوزدهم میلادی به شدت افزایش پیدا کند. آمریکا، کانادا و حتی کشور های نزدیکتر مثل اسکاتلند گزینههای محبوب مهاجران در آن سالها بود. در پی این مهاجرت، جمعیت ایرلندیهای شهرهای بزرگ اسکاتلند مثل گلاسکو رشد قابل توجهای داشت. اما مشکلی وجود داشت: ایرلندیها که عمدتا از مسیحیان کاتولیک بودند توسط جامعه پروتستان اسکاتلند آن طور که باید مورد پذیرش قرار نمیگرفتند. از نظر اسکاتلندی ها آنها چیزی بیشتر از کارگران طبقه فقیر جامعه نبودند، حتی با وجود اینکه تعدادی از آنها به جایگاه مورد احترامی رسیده بودند. ایرلندیها هم دل خوشی از پروتستانها نداشتند. در زمان قحطی شکاف طبقاتی بی داد میکرد. در دوبلین روزانه دهها ایرلندی کاتولیک میمردند و از آن سو پروتستانهای انگلیس و شمال ایرلند که از ثروتمندان جامعه بودند هنوز جشنهای بزرگ برگزار میکردند. آنها بخش کاتولیک را نادیده گرفتند، به درخواست کمک هایشان آنگونه که باید جواب ندادند و اینگونه بود که شکاف بین این دو گروه مذهبی در ایرلند بیش از پیش عمیق شد.
برادر ولفرید / مبلغ مذهبی، موسس سلتیکآندرو کرینز با نام مذهبی برادر ولفرید متولد ایرلند بود که بعد از سالها تحصیل در مدرسه Marist Brothers در فرانسه برای خدمت به جامعه ایرلندی اسکاتلند به گلاسکو مهاجرت کرده بود. ولفرید در سال ۱۸۸۸ باشگاه سلتیک را با هدف جمعآوری کمک مالی برای کودکان کاتولیک ایرلند احداث کرد. حالا شاید ارتباط بین سلتیک و ایرلند برای شما کمی روشنتر شده باشد. لوگوی باشگاه برگرفته از گیاه ملی ایرلند (شبدر ) بود و رنگ سبز نیز این هویت ایرلندی را بیش از پیش نمایان میکرد.
ارتباطات بین سلتیک و ایرلند به وضوح قابل مشاهده بود اما مسئولان این تیم برای تقویت این ارتباط دست به کار های قابل توجه دیگری نيز زدند. در سال ۱۸۹۲ به منظور تقویت رگههای ایرلندی سلتیک ، اولین چمن به کار گرفته شده در سلتیک پارک (ورزشگاه خانگی سلتیک) از یک شرکت ایرلندی واقع در ایرلند خریداری شد. همچنین حدود یک قرن بعد در سال ۱۹۹۵ در پی تعمیر ورزشگاه در یک حرکت نمادین در قسمتی از چمن ورزشگاه، چمنی از منطقه The Rosses واقع در دانگال ایرلند به کار گرفته شد.
بازیکنان و مربیان ایرلندیدر تمام این دوره ۱۳۳ ساله سلتیک بازیکنان و مربیان ایرلندی نقش پر رنگی در جریانات باشگاه داشتند. البته شاید تعداد بازیکنان ایرلندی نسبت به بازیکنان اسکاتلندی رقمی ناچیز باشد، اما باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از این بازیکنان اسکاتلندی در اصل رگ و ریشهای ایرلندی داشتند.
حتی اگر بخواهیم تنها بازیکنان و مربیان با ملیت ایرلندی را نام ببریم میتوانیم به مربیانی چون مارتین اونیل، برندان راجرز، نیل نلون، شان فلن و لیام بردی و بازیکنانی نظیر میک مککارتی ، پادی مککورت، رابی کین، روی کین و لیام میلر اشاره کنیم. سلیتک جز معدود باشگاههایی است که از ایرلند شمالی، جمهوری ایرلند و همچنین دولت آزاد ایرلند و کشور ایرلند (قبل ۱۹۲۲) بازیکن داشته است.
فوتبال و سیاست ، دو مفهوم تفکیکناپذیرفوتبال همیشه چیزی فراتر از بازی دو تیم ۱۱ نفره روی زمین چمن بوده است: پدیدهای اجتماعی مرتبط با سیاست، تاریخ، فرهنگ، دین و اقتصاد. اگرچه مدیران باشگاهها به واسطه قوانین سفت و سخت فیفا در رابطه با بُعد سیاسی فوتبال، همواره ارتباط باشگاهشان با گروههای سیاسی، مذهبی و ملی را رد میکنند، اما همه میدانیم طرفداران چنین نظری ندارند. هواداران سلتیک گواهی بر این عقیدهاند.
سایمون کوپر در کتاب فوتبال علیه دشمن مینویسد:
هواداران بریتانیا منحصر به فردند. در بریتانیا خود فوتبال در فرهنگ هواداران موضوع اصلی نیست. هوادار بریتانیایی بیش از هر طرفدار دیگری در جهان به موقعیت خودش در مقام هوادار آگاه است. آنها درباره تعدادشان، نوع رفتار و شخصیت گروههای خیلی فکر میکنند. هواداران بریتانیایی تاریخدان هم هستند. وقتی دو تیم بریتانیایی به مصاف هم میروند تاریخ آنها با یکدیگر پیکار میکند. این مسئله در گلاسکو بیشتر مصداق دارد.
ملیگرایان ایرلند جزو طرفداران سلتیک هستند. آنها برخلاف سلطنتطلبها و پروتستانها، در رسانه ها قدرت خاصی ندارند؛ بنابراین کجا بهتر از زمین فوتبال برای نشان دادن اعتراضات و بیان عقاید خود؟ سکوهای ورزشگاه سلتیک برای آنها به یک تریبون خبرپراکنی تبدیل شد. با گسترش تلویزیون و پخشزنده برنامه های فوتبالی، آنها به یک رسانه قدرتمند دست پیدا کردند؛ چیزی که همیشه دنبالش بودند. خبرنگارهای فوتبالی همه جا حاضر بودند: بیرون از ورزشگاه، درون بار های شهر، هنگام بازی، درون ورزشگاه، روی سکو ها، هر جایی که فکرش را بکنید... آنها خواسته یا ناخواسته به رسانه ایرلندیها و جمهوریخواهان تبدیل شده بودند.
اکنون سالهای زیادی از توافق جمعه نیک ۱۹۹۸ گذشته است. بخش های زيادی از دیوار بلفاست که بخش پروتستان و کاتولیک پایتخت ایرلند شمالی را از هم جدا میکرد تخریب شده است. ازدواج بین پروتستان ها و کاتولیک ها دیگر یک تابو عجیب و غریب نیست. دیگر نه خبری از بمب گذاری های ارتش جمهوری خواهان ایرلند در انگلیس است و نه خبری از حضور ارتش بریتانیا در خیابان های بلفاست. اما همه اینها باعث نشده بُعد سیاسی، اجتماعی و مذهبی سلتیک به فراموشی سپرده شود. هنوز هم هر ساله ایرلندیهای زیادی برای دیدن بازی سلتیک به اسکاتلند میروند.
سایمون کوپر در کتاب فوتبال علیه دشمن با توجه به تحقیقات و نظرسنجیهای ریموند بل، محقق فوتبال درباره طرفداران سلتیک در بلفاست (پایتخت ایرلند شمالی) مینویسد:
کمتر از ۵۰ درصد آنها کار تمام وقت دارند. ۸۰ درصد آنها هر فصل تمام شانزده سفر ممکن را به پارکهد (منطقهای در گلاسکو که باشگاه سلتیک در آن واقع است) انجام میدهند. ۴۹ درصد از هوادارن بیش از پانصد پوند در سال برای سلیتک هزینه میکنند. خرج عده ای از آنها در طول سال از هزار پوند هم بیشتر است. ۸۰ درصد از کسانی که بخش سیاسی پرسشنامه را پر کردند، به جنبش شین فن (ارتش جمهوری خواه ایرلند) رای دادند.کمی بیشتر به این آمار دقت کنید؛ ما در حال صحبت کردن در مورد طرفداران خارجی یک باشگاه هستیم. طرفدارانی که خانههایشان بیش از ۲۰۰ کیلومتر از ورزشگاه تیم مورد علاقهشان دور است اما باز هم خود را به بازیهای این تیم میرسانند. وقتی درمورد رگههای ایرلندی سلتیک حرف میزنیم منظورمان چنین چیزی است.
شاید دیگر خبری از درگیری خونین گروه های پروتستان و کاتولیک در خیابان های گلاسکو در روز دربی اولدفرم نباشد اما هنوز هم بعد از این همه سال در روز بازی، سرود ارتش موقت جمهوری خواه ایرلند در خیابان های منتهی به سلتیک پارک به گوش میرسد. هنوز هم ۱۰ ها هزار هوادار سلتیک در سلتیکپارک، هر هفته برای حمایت از از جمهوری خواهان ایرلند سرود میخوانند. هنوز هم پرچمهای جمهوری ایرلند روی سکوهای ورزشگاه ۱۲۸ ساله شرق گلاسکو به چشم میخورند. آنها همواره سبک هواداری خود را بهبود دادند و روز به روز پیشرفت کردند. از مجلات هواداری گرفته تا انجمنها و وبسایتهای اینترنتی. بعد از خلع سلاح ارتش موقت جمهوری خواه ایرلند، گروهی از اولتراها تیپ سبز را تشکیل دادند؛ اولتراهایی که روی سکوهای گوشه شمالی ورزشگاه هر هفته حضور پیدا میکنند. بنرهای آنها اکنون حکم تیترهای یک روزنامه را پیدا کرده است. تقریبا هر بنر جنجالی که در سلتیک پارک به نمایش در میآید به گروه هواداری تیپسبز مربوط است، آنها شوالیههای سلتیک پارک هستند.
این جریانات سیاسی و مذهبی و رگههای ایرلندی در تاریخچه سلتیک ریشه دوانده است. سلتیک با این جریانات و با این ویژگیها شناخته شده و در ادامه هم همینگونه شناخته میشود. برای مثال بنر های جنجالی سال ۲۰۱۳ در بازی مقابل آ.ث میلان در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا که منقش به تصاویر بابی ساندز، جوان کاتولیک ایرلندی مخالف حضور بریتانیا در ایرلند که در اثر اعتصاب غذا در زندان های انگلیسی ها درگذشت و ویلیام والاس، قهرمان ملی استقلالطلب اسکاتلندی بودند. یا بنر سال ۲۰۱۷ که تصویر یک سرباز ارتش موقت جمهوریخواهان ایرلند را به تصویر میکشید. البته فیفا در هر دو مورد باشگاه را چندین هزار پوند جریمه کرد. چنین اتفاقاتی که چندین و چند سال بعد از توافق صلح به وقوع پیوسته است نیز خود نشان از پایههای محکم ایرلندی باشگاه دارد. پایههایی که تا ابد در روح سلتیک ماندگارند.
برایان مکگویرک نویسنده کتاب Celtic FC - the Ireland Connection میگوید:
سلتیک باشگاهی است که ما ایرلندیها با افتخار میتوانیم آن را باشگاه خود بنامیم.
سلتیک میراث ما است، میراثی که توسط مردان ایرلندی شجاع و با بصیرتی نظیر برادر ولفرید، پت ولش و جان گلس به ما سپرده شده است.
بسیاری از مردان بزرگی که در شکلگیری سلتیک نقش داشتند، از مهاجران ایرلندی بودند؛ ایرلندی که در آن دوره به دلیل قحطی و ناآرامیهای سیاسی فلج شده بود.
ما فقط از سلتیک حمایت نمیکنیم؛ سلتیک جزئی از ما است. سلتیک برای ما چیزی بیشتر از یک باشگاه فوتبال است. سلتیک یک مکتب، یک هویت و یک جشن برای ایرلندی بودن یا بودن در ایرلند است.
برخلاف تصور من و شما سلتیک تنها باشگاه دنیای ورزش نیست که روح و ارتباط ایرلندی در آن دیده میشود. امروزه ما میتوانیم این ارتباط را از باشگاههای کوچک فوتبال در بریتانیا تا فرانچیز چند صد میلیون دلاری NBA ببینیم.
باشگاه فوتبال هیبرنین
این باشگاه ۱۲ سال قبل از سلتیک (۱۸۷۵) و با هدفی مشابه سلتیک در ادینبورگ اسکاتلند تاسیس شد و الهام بخش برادر ولفرید برای تاسیس سلتیک بود. لوگوی این باشگاه نیز مانند سلتیک از نمادهای ایرلندی و رنگ سبز الهام گرفته است و حتی نام آن نیز برگرفته از اسم لاتین ایرلند (Hibernia) است. این باشگاه اکنون در رده سوم لیگبرتر اسکاتلند قرار دارد.
باشگاه فوتبال داندی یونایتد
مهاجران ایرلندی شهر بندی داندی در غرب اسکاتلند ۳۴ سال بعد از تشکیل هیبرنین با الهام از این باشگاه در اوایل قرن ۲۰ باشگاه "داندی هیبرنین" که اکنون با نام داندی یونایتد فعالیت میکند را تاسیس کردند. این باشگاه نیز در ابتدا لباسهای سبز رنگ میپوشید اما بعد از مدتی به رنگ نارنجی روی آورد. این باشگاه نسبت به سلتیک و هیبرنین رگههای ایرلندی ضعیفتری دارد.
تیم بسکتبال بوستون سلتیکس
بزرگترین جامعه ایرلندی و بزرگترین جامعه کاتولیک ایالات متحده آمریکا در شهر بوستون وجود دارد، پس جای تعجب نیست که در این شهر به دنبال رگههای ایرلندی بگردیم. رگههایی که به وضوح در تیم بسکتبال بوستون سلتیکس قابل مشاهده است. از نام تیم و لباس سبزرنگش گرفته تا لوگویی که منقش به تصویر لپرکان، یکی از بزرگترین اساطیر افسانهای ایرلند است.
باشگاه فوتبال آمریکایی دانشگاه Notre Dame
این تیم که یکی از تیمهای بزرگ دانشگاهی فوتبال آمریکایی است، با لقب مبارز ایرلندی شناخته میشود. رگههای ایرلندی این تیم هنوز آنطور که باید و شاید شناخته نشده اما فرضیههایی چون ایرلندی بودن خانوادههای بازیکنان اولیه و تاثیر سیاستمدار ایرلندی «ایمون دو والرا» در انتخاب لقب این تیم مطرح میشود.
اخبار داغ
رسول پناه: می خواهم درباره گل محمدی حقایق را بگویم کنایه برنامه فوتبال برتر به عادل فردوسی پور / ویدیو حمله بوکسور ایرانی به 3 متجاوز دختر 15 ساله + عکس ۲ بازیگری که در حق علی انصاریان نامردی کردند / سام درخشانی گفت ادن هازارد دوباره زیر تیغ جراحان می رود؛ فصل برای او به پایان رسید زلاتان ابراهیموویچ در 39 سالگی به تیم ملی سوئد بازگشت / غیر رسمیمنبع: طرفداری
کلیدواژه: باشگاه فوتبال جمهوری خواهان پروتستان ها ایرلندی ها سلتیک پارک یک باشگاه هنوز هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۴۴۹۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
باید معنای مدرن «بدن» و پیوند آن با زیبایی به چالش کشیده شود
به گزارش خبرگزاری مهر، به همت معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه ادیان و مذاهب وبینار تخصصی «حجاب در سپهر عمومی» با حضور و سخنرانی حجتالاسلام مهراب صادقنیا؛ استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «جهان مدرن، فردیت و پوشش شرعی» برگزار شد.
حجتالاسلام مهراب صادقنیا با بیان اینکه سخن در مورد پوشش شرعی و مدرنیته با توجه به فضای کشور کار سخت و نیازمند بررسی نظریات به صورت دقیق است، گفت: گاهی ما به پوشش به عنوان امری مورد تاکید دین نگاه میکنیم و یعنی به مثابه موضوعی که دین آن را الزام و نیز آن را معنا کرده است. از منظر اسلام و فقهای بزرگوار شیعه، حجاب یک امر مسلم شرعی و الزام دینی است و همه کسانی که ایمان دارند برای نشان دادن ایمان و میزان تعهد خود باید به همه دستورات شرعی و از جمله حجاب عمل کنند. از منظر دین حجاب لزوماً به معنای محدودیت فردی و شخصی نیست؛ بلکه تقویت نوعی خویشتنداری اجتماعی و تعهد جمعی است. در این معنا، حجاب امری فرا جنسیتی است یعنی درست است که از طرف بانوان اعمال میشود ولی امری فرا جنسیتی است و به نظم اجتماعی معطوف است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه حجاب یک موضوع شرعی و در عین حال، عامل نظم اجتماعی است، تاکید کرد: دشمنان، اپوزوسیون و مخالفان دین تلاش میکنند تا این امر شرعی و اجتماعی را که مقولهای فرهنگی و اجتماعی است سیاسی و امنیتی جلوه دهند و ما باید با اعتماد به هوش فرهنگی ملت کرده و آن را تقویت کنیم و از طریق کار فرهنگی، اصلاح نظام آموزشی و تقویت پیوندهای خانوادگی از این چالش عبور کنیم.
وی با بیان اینکه در سنت دینی حجاب با مفهوم عفت گره خورده است، اظهار کرد: نه تنها در جوامع اسلامی بلکه در تمامی جوامع، عفت یک امر اخلاقی است، یا حجاب با مفهوم وفاداری به خانواده در سنت دینی ما گره خورده است که باز مفهومی فرا دینی است و همه جوامع آن را امری اخلاقی میدانند و عدم وفاداری در تمامی جوامع، یک چالش بزرگ است.
حجاب امری اجتماعی برخاسته از مذهب است
دکتر صادقنیا با بیان اینکه میتوان به حجاب به مثابه یک امر اجتماعی برخاسته از مذهب توجه کرد، اظهار کرد: حجاب، نظمی اجتماعی معطوف به پوشش است که دینی است؛ در گذشته ما پوشش به مثابه یک نظم اجتماعی دینی حاکم بوده است و دینداران نظم معطوف به پوشش را از فضای دینی میگرفتهاند؛ نظمی که حتی مخالفت حکومتها در پارهای از موارد هم نمیتوانست مانع آن شود و آن را تهدید کند؛ کما اینکه در دوره رضاخان این وضع را شاهدیم یعنی با اینکه حکومت خواستار از بین رفتن این نظم اجتماعی بود ولی باز مردم مقاومت کردند چون جامعه ایران، دینی بود و همچنان هم دینی است همچنین پوشش به مثابه یک امر اجتماعی، نمادی برای نشاندادن باورداشتهای مذهبی است و صرفاً یک امر شخصی نیست بلکه نمادی از منظر جامعهشناختی برای نشاندادن باور داشت جامعه است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه ما نمادهایی چون گنبد، گلدسته، بارگاه و زیارت و یا نمادهای صوتی مانند لفظ “سلام علیکم” را داریم، اضافه کرد: سلام از نظر شرعی، مستحب است ولی از نظر اجتماعی بیانگر اسلامیبودن جامعه است. حجاب هم مانند این نمادها است یعنی وقتی کسی به ایران بیاید میبیند که زنان ایرانی با حجاب خود نشان میدهند مسلمان هستند لذا پیامد حجاب و خود حجاب، امری اجتماعی است و تاکید بر حجاب هم تاکید بر حفظ نماد مذهبی است و خیلی با مسائل شخصی دیگر فرق دارد؛ مثلاً کسی در خلوت خود نماز بخواند و یا نخواند به مثابه امر اجتماعی تبدیل به نماد نشده است ولی حجاب، نماد و نشانگر نظم دینی اجتماعی است.
وی افزود: حال باید ببینیم که این امر اجتماعی (حجاب) در دنیای مدرن با چه چالشهایی روبروست و نهاد دین برای حفظ این نظم چه کارهایی باید بکند. مدرنیته با نمادهایی چون عقلگرایی و فردگرایی، مرجعیت گریزی و نقادی سنت شناخته میشود و از مهمترین مؤلفههای آن هم تاکید بر فردگرایی است که گریز از نظم اجتماعی و همسانی و … از پیامدهای ناگوار آن است و چون جامعه بدون نظم اجتماعی، اداره نمیشود لذا جوامع غیردینی هم با این چالش فردیت روبرو هستند. تاکید بر فردگرایی، تاکید بر تمرد و غیر همسانی با دیگران و آزادی و … است در حالی که جوامع غیردینی هم معتقدند که آزادی نباید صورت بندی نظم اجتماعی را بهم بزند.
فردگرایی؛ تهدیدی برای حجاب
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه مخالفت با نظم اجتماعی به بهانه آزادی در پوشش و …مورد پذیرش جوامع نیست و هر کسی به بهانه فردگرایی نمیتواند مخل این نظم شود، تصریح کرد: مدیران یک جامعه باید تلاش کنند تا نظم اجتماعی توسط فردگرایی تهدید نشود و این کار میتواند با کارهای فرهنگی یا مهندسی و مدیریت فرهنگ و قانون و … انجام شود به همین دلیل، حتی اگر به پوشش به مثابه یک امر شرعی هم نگاه نکنیم و نگوییم که اساساً در فقه و رسالهها آمده است باز به عنوان یک قانون اجتماعی که باعث نظم اجتماعی است باید چاره اندیشی شود البته اینکه چه کاری و چگونه انجام شود هم مهم است.
دکتر صادقنیا با اشاره به چالش دیگر مدرنیته برای حجاب یعنی تغییر هویت و معنای برخی مفاهیم دینی، گفت: حجاب در دل خود معنا دارد مثلاً حجاب به عفاف و حیا و … گره میخورد ولی جهان مدرن ممکن است این معانی را تهدید کند یا تغییر دهد؛ مثلاً مفهوم غیرت، ناموس و … توسط رسانههای جهان جدید و بیگانه و دشمن در حال تهدید شدن است؛ جامعه ایران همیشه به ناموس به مثابه یک امر ارزشی و مقدس مینگریسته است یا به غیرت به عنوان مفهوم ارزشی توجه کرده است ولی یکسری رسانهها ممکن است این مفاهیم را سخیف جلوه دهند و بگویند غیرت و ناموس، اموری ارزشی نیستند و قتلهای ناموسی را هم پررنگ کنند تا به مفهوم ناموس و اهمیت آن در جامعه ایران بتازند. حجاب هم معنای فضیلتمندانهای از قدیم در خود دارد و با امنیت خانواده گره خورده است؛ حجاب راهی برای احساس خوشایندی میان یک زوج و نشان دادن میزان تعهد و وفاداری به زندگی بوده است.
تغییر مفهوم بدن در مدرنیته
این عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به تغییر مفهوم بدن در دوره مدرن، گفت: در جهان جدید همانطور که مفهوم خیلی از کلمات تغییر کرده است، مفهوم بدن هم عوض شده است؛ مثلاً در گذشته راه پله در معماری معنایی داشت که بر اساس آن چندان به آن توجهی نمیشد و در بیرون از منزل قرار داده میشد؛ ولی امروز معنای آن تغییر کرده و بر اساس همین تغییر در وسط منزل قرار داده میشود و دکوراسیون زیبا دارد و در وسط خانه است. معنای بدن هم در دنیای مدرن عوض شده است؛ در گذشته بدن با سلامتی و کار و تلاش گره خورده بود ولی الان با مفهوم زیبایی و دیدهشدن پیوند خورده است. اینکه بدن باید به مثابه یک شیء زیبا دچار تغییرات شود و حتی ورزش هم که میروند برای حفظ زیبایی است و نه سلامتی صرف. وقتی بدن دچار چنین تغییر مفهومی شود رفتار با بدن هم تغییر میکند یعنی وقتی بدن با زیبایی پیوند خورد باید نمایش داده شود و زیر لباس پنهان نماند و این تغییر معنا چالش بزرگی برای نظم اجتماعی معطوف به پوشش است که خاستگاه آن دین است.
وی افزود: در جامعهای که خواهان حفظ این نظم اجتماعی است باید از نظر فرهنگی به مفهوم بدن و تغییرات آن توجه داشته باشد، یعنی باید معنای بدن و پیوند آن با زیبایی به چالش کشیده شود و این تغییر معنا اصلاح شود و مفهوم بدن با سلامتی و کار و تلاش پیوند و گره بخورد.
چالش تنهایی و رابطه آن با حجاب
دکتر صادقنیا با اشاره به چالش تنهایی مدرن، اظهار کرد: در دنیای جدید انسانها خیلی تنها هستند و وقتی جلوی آینه میایستند با بدنشان گفتوگو میکنند و در این گفت و گوها به این نتیجه میرسد که بدنشان چیزی نیست که از آن انتظار دارند به همین دلیل فکر میکنند که لازم است تغییراتی در گونه و بینی و لب و ابرو و … ایجاد کند تا چهره و بدنش بیشتر باب میل خودش شود لذا این تنهایی هم چالشی برای نظام شرعی اجتماعی یعنی حجاب است. از جمله مواردی که در بحث تنهایی مطرح است مساله پوشش است و اینکه آیا این مدل پوشش با تعریف من از بدن سازگار است؟
وی تاکید کرد: برای چارهاندیشی در مورد پوشش علاوه بر وضع قوانین باید به مساله تنهایی هم فکر و این تنهایی را پر کنیم؛ این تنهایی با ارتباط بیشتر با دیگران و افزایش فعالیت اجتماعی و ارضای سودمندی پر خواهد شد و در این صورت انسانها کمتر به سوژگی بدن میپردازند. این موارد چالشهای مدرنیته برای نظم اجتماعی ناشی از دین است و جامعه امروز ایران هم اگر خواهان این نظم است باید به این چالشها توجه کند. البته در کشور ما به جز این فرایندهای به نسبت طبیعی یکسری چالشها و متغیرات غیرطبیعی و مزاحم هم داریم.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه متغیرهای مزاحم این مساله را از یک چالش صرفاً فرهنگی به سمت سیاسی و امنیتی سوق میدهند و این هم یکی از چالشها است، بیان کرد: جامعه ایران هوش فرهنگی بالایی دارد و میتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و سازگار کند؛ ما در طول تاریخ منازعات قومی و دینی و مذهبی نداشتهایم و این نوع نزاعات کم است و دلیل آن هوش فرهنگی بالاست و این هوش میتواند ما را در مواجه با چالشها موفق کند و به سمت پوششی برود که ضمن سازگاری با جهان جدید اصالت شرعی را هم حفظ کند. البته متغیرات مزاحم در هوش فرهنگی میتوانند اخلال ایجاد کنند.
تلاش دشمن برای تغییر ماهیت حجاب از فرهنگ به سیاست و امنیت
صادقنیا بیان کرد: در کشور ما خلوص مساله حجاب به عنوان یک مساله شرعی و اجتماعی خالص توسط رسانهها، اپوزوسیون و دشمنان و … تهدید شده است؛ دایماً در اذهان مردم القا کردهاند که حجاب و پوشش شرعی مخالف آزادی است یعنی آن را به امر سیاسی تبدیل یا القا میکنند که حجاب، رهاورد جمهوری اسلامی در این ۴ دهه است در حالی که حجاب نظم اجتماعی قرون متعدد است و البته جمهوری اسلامی به مثابه یک حکومت دینی خود را متعهد میداند از همه شعائر مذهبی دفاع کند. در این صورت هوش فرهنگی ممکن است اختلال کارکردی پیدا بکند. بنابراین باید از هوش اجتماعی مردم حمایت شود و این کار میتواند از طریق وضع قانون و امور فرهنگی دنبال شود. البته این تقویت هوش فرهنگی ممکن است در مواردی همراه با بدسلیقگی باشد.
صادقنیا تصریح کرد: پوشش میتواند شرعی باشد و از منظر فقهی به آن بنگریم و میتواند به مثابه امر اجتماعی باشد که البته خاستگاه سنتی و مذهبی داشته باشد که میتواند به دلیل تنهایی، سوژگی بدن و فردگرایی که مؤلفههای جهان مدرن است تهدید شود و راهکار مواجهه با آن هم تقویت هوش فرهنگی بالای مردم ایران است که این هوش هم از طریق یکسری متغیرات دستکاری میشود.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه اجماع مذهبی در پشت مساله حجاب وجود دارد، اظهار کرد: حال اگر کسانی بخواهند چنین نظم اجتماعی یعنی حجاب نباشد در این صورت آن جامعه توصیف به مسلمانی و اسلام نخواهد شد ولی باید توجه کنیم حجاب مساله کاملاً اجتماعی و نماد مسلمانی و مذهبیبودن یک جامعه است و تا زمانی که جامعه خود را دینی توصیف میکند این نظم هم باید وجود داشته باشد.
صادقنیا در پایان افزود: به نظر بنده بهترین چیز برای بهبود وضع حجاب، تقویت رابطه افراد و اعضای خانواده و به خصوص پدر با دختران خود است البته باید در سیستم آموزشی جامعه و وضع فرهنگی تغییر دهیم و چاره بیندیشیم و از تربیت گلخانهای اجتناب کنیم یعنی اینکه فقط یک گروه محجبه تربیت شوند کافی نیست و باید در حوزه سیاست و قدرت و دانشگاه و … همه دست به دست هم بدهند و دنبال راهکار فرهنگی و اجتماعی باشیم.
گفتنی است این وبینار تخصصی چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۰ با حضور و سخنرانی دکتر فاطمه توفیقی عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «مساله شناسی حجاب» ادامه خواهد داشت.
کد خبر 6100230 فاطمه علی آبادی